حقیقت مد و مدگرایی

 

مد و مدگرایی یکی از مسائل مهم و روز جامعه است. این موضوع از جنبه ‏های گوناگون اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و روانی بررسی و دیدگاه‏های متفاوتی درباره آن بیان شده است. افرادی، آن را نشانه رشد و تمدن بالا می‏دانند. در مقابل نیز افرادی به شدت با آن مخالفت می‏کنند و آن را نوعی خودباختگی و بی ‏هویتی می‏دانند. در این میان، افرادی می‏کوشند با جداسازی مدهای خوب و بد و یافتن اشتراک میان این دو گروه، آنها را آشتی دهند، ولی خود به سردرگمی در تعریف «مد خوب» و «مد بد» دچار شده ‏اند.

مدگرایی را به طور مطلق نمی ‏توان رد کرد و از سویی، پذیرش کامل و بی‏ چون و چرای آن نیز عاقلانه نیست، بلکه میانه‏ روی در مدگرایی و مراقبت داشتن بر هماهنگی آن با فرهنگ و مذهب و ملیت خویش، مناسبت ‏ترین راه برخورد با مد و مدگرایی است.

برخی، مدگرایی را نشانه تمدن و گروهی، آن را دلیل بی ‏هویتی فرد می‏دانند. حال آنکه با میانه روی در این امر و در نظر داشتن فرهنگ و مذهب سرزمین خود، می‏توان از مدگرایی سود جست و نگرانی خویش را از رواج مدگرایی برطرف ساخت.

مد و روان‏شناسی

میان روح و جسم آدمی، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و این دو، تأثیر متقابلی بر یکدیگر می‏گذارند و میان آنها کنش و واکنش‏های مختلفی شکل می‏ گیرد. نمادها ودگرگونی‏ های مادی و معنوی پیرامون انسان، بر روح و روان او تأثیر مستقیم دارند و هر اثرپذیری روحی، پی‏آمدهای رفتاری ویژه ‏ای دارد. برای مثال، گاهی انسان از شنیدن نوعی موسیقی و آهنگ به آرامش می‏رسد و از شنیدن نوعی دیگر از موسیقی، پرخاش‏گر می‏شود. همچنین رنگ‏ها به تنهایی یا در کنار دیگر رنگ‏ها تأثیر ذهنی ویژه ‏ای بر فرد می‏گذارند. رنگ‏های گرم و رنگ‏های سرد، پیام‏های روانی متفاوتی را به افراد منتقل می‏کنند. انواع خط‏های موجود در طبیعت و چگونگی نمایان شدن آنها در برابر دیدگان بیننده، معانی قراردادی غیرمستقیمی را به روان آدمی القا می‏کنند.

طراحان مد نیز معمولاً با بهره‏ گیری از این نکته ‏ها می‏کوشند هدف‏های مورد نظر را در بیننده اجرا و این افراد نیز با تأثیرپذیری روانی، بنا بر خواسته‏ های آنان رفتار کنند.طراحان مد به کمک «روان‏شناسی مد»، قصد تأثیرگذاری بر مخاطب و تحریک او به انجام دادن کاری معین را دارند. بنابراین کسی که به دنبال مدگرایی است نباید از این نکته غفلت کند.

چیستی مد

در بیشتر موارد، مفهوم واژه «مد» با «شعار»، ارتباطی نزدیک دارد. امروزه در جامعه ما واژه شعار به معنای سخن بی عمل به کار می ‏رود، در حالی که معنی واقعی آن «فهماندن» و «اعلان خلاصه» است. برای مثال گاهی می‏شنویم: کنگره فلان با شعارِ فلان بر پا شد یا شعار انجمن فلان این است. پس شعار؛ یعنی اعلان خلاصه هدف‏ ها و باورها.

شعار همیشه در قالب لفظ نیست، بلکه گاهی نوعی از طرح، رنگ و لباس ویژه می‏تواند حامل پیام یک شعار باشد. یک پلیس با لباس مخصوص خود، به بیننده می ‏فهماند که: «من یک پلیس هستم.» نشانی که بر سربرگ نوشته ‏ای قرار می ‏گیرد، وابستگی آن را به یک شرکت، ادراه یا نوعی انجمن خبر می‏دهد. بنا براین، مد نیز نوعی شعار است و پیامی را آگاهانه به مخاطب منتقل می‏کند.

_مد و مدگرایی، نوعی شعار به شمار می‏آید.

_شعار، به معنای فهماندن خلاصه هدف‏ها و باورها یا آشکار کردن وابستگی به چیزی است.

_ شعار می‏تواند یک جمله، طرح، رنگ ولباس ویژه‏ای باشد.

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *